من و برنجهایم

ساخت وبلاگ

تا یک ماه دیگر برنج های تازه یمان می ایند برنجهایی که برای به بار نشستنش تا شورت شلوارمان به گل رفته ایم و حال از دست برنجهای سال پیشمان راحت نشده ایم برنجهایم را سورتینگ زدم تا بدون منت بخرند به هر کی رو می کنیم با کلی ور رفتن با برنج با کلی متخصص بازی در اوردن با کلی افاده و بزرگی در اوردن فرمایش می کنند نمی خرم حالا برنج جدید می اید با کلی زحمت کشیدن ارزو می کنم رعد و برقی بیاید کل بسوزاند تا جلوی ان خریداران دست به سینه نمانم زندگانلیق بیر قارانلیق زنداندی بو زندانین دربچه سین آچان یوخ بو دارلیقدان بیر قورتولوب قاچان یوخ یکی از فامیلها باری برای ما مزرعه اورد خدا بیامرز فرمود مفت بدهند شالیزار نمی کنم و کارگرها هم خشکی کاری را ارجح می دانند هیچی دیگر تصمیم دارم لحاف و تشکی از انها تهیه و هی در انها بخوابم و هی چشمهایم را باز کنم و به ارزش زمینهایمان و به ارزش کارمان گریه کنم از کجا بگویم کمتر از یک ماه پیش دیازینون دویست و چند خریدم حال ششصدو چند می دهند نخریم کرم ساقه خوار هیچی دیگر

انسان و زمین...
ما را در سایت انسان و زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 13661371a بازدید : 88 تاريخ : شنبه 7 مرداد 1402 ساعت: 18:20